همه چیز اتفاق افتاده و اکنون زمان اتفاق نیفتادنِ چیزهاست

00:04

من سال هاست که رفته ام، تو سال هاست که بر نمی گردی
چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴
برزخ مکروه

00:03

زن بوی شعر می داد، بوی تند شمعِ آگین و تسلیتِ توریِ سیاهپوشان
سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴
پاژ

00:02

از ما، تنها لبخند تو باقی مانده بود
دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴
برزخ مکروه

00:01

احتمالا از همین نقطه شروع می کنم؛ از تای آستین، جوراب‌ها را از تای پاشنه و هر چه را هم که تا نمی خورد، مچاله اش می کنم توی چمدان کوچک پنج عصر
يكشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴
آلفردو، مرغ ماهی خوار