همه چیز اتفاق افتاده و اکنون زمان اتفاق نیفتادنِ چیزهاست

۱۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

02:08

لورکا به صرفِ گرانادا، ویرجینیا به صرفِ سنگ
پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵
پاژ

02:07

من مردمِ آرزوهای ساده بودم، مردمِ کت های راه راه
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
پاژ

02:06

اندوه ات چمدان نمی داند، گریه نمی فهمد، تقویم سرش نمی شود
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
برزخ مکروه

02:05

خیر، ظاهرا همین رنگی بود، بنده اما با آسمان شما، کاری نداشتم
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
خط یک به سمت کهریزک

02:04

به دام افتاده بود عنکبوت؛ به دامِ تار لرزانش
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
خط یک به سمت کهریزک

02:03

خاموش بودی، مثل ته سیگار
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
اکتاو آبی

02:02

آدم جای تازه که می رود، حرف های کهنه یادش میافتد
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
پاژ

02:01

مثل سگ بو می کِشه اومدنِ یاشارُ، یاشار که از ایران رفت، یه مدت گم گور شد، بعد خبرش رسید که با یه ارمنی نامزد کرده، از اون شنیده ها یه بچه موند دستش، عاشق یاشار بود، عاشق ماتیک صورتی، اسم دخترشُ یادم نیست
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
اولئک الحشاشین

02:00

من مستعدِ دچار شدن به چیزی هستم، که یادم نیست
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
پاژ

01:59

یه نفر آدم هم نمی شناسم که بشه به بودنش اعتماد کنم، به بودنش؟ همینُ گفتم، خب گفتم شاید منظورت موندنش باشه، نخیر.. دیگه اونقدر هام به آدم ها ایمان ندارم، آها.. خب باشه! چِت شدحالا؟ ساکت شدی چرا؟ -چی بگم؟ نمی دونم.. یه چیزی بپرس.. تو که بدت میاد چیزی ازت بپرسن! -بدم میاد جواب بدم
يكشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۵
جیران