"تو منو یادِ هولدن کالفیلد میندازی؛ اونجایی که کنارِ حوض و آبنما تو اون پارک تو سرما سگ لرزه می زنه"
"اتفاقا هر چی باشی معذب کننده نیستی، چون به شکل غریبی روراستی، روراست منظورم این نیس که دروغ نمیگی، منظورم اینه که همه چیزو میگی"
تو میتونی ایستاده واسم کف بزنی، یا میتونی نشسته بزنی زیر چهارپایه ام، در هر صورت چیزی که عوض نمیشه، ذهنیت من راجع به تماشاگرهاست
پهلَوی چشم هایش را، ژاله هم سرنگون نمی کرد
هنوز هم میشه با جای ویرگول ها شوخی کرد
ما اشتیاقِ کشف یکدیگریم؛ نفرت چیزهایی که از هم می دانیم
هیچ وقت نذار حقیقت، داستانتُ خراب کنه
نساز! از کاه دل مترسک ها، کوه نساز