۶۷ مطلب با موضوع «سیگار، الکل، شیرکاکائو» ثبت شده است
شدی اون آدمه که دوستش داره آدم، یهو میره خارج و با همون لبخند برمیگرده، آدم نمی دونه چی گمشده توش؛ چی رو باهاس بگرده و پیدا کنه
دوستم داری؟ -اونقدری که الان اگه حتی به شوخی هم بهت بگم نه؛ گریه ام بگیره
حالا نمیخواد انقدر بهت بر بخوره، آدما همینن دیگه، از دور بزرگترن؛ مث کوه ها -اون که آره، اما از نزدیک اقلا قلوه سنگ باشن نه پشکل
جای تعجب نداره که، زندگی تو جای تعجب داره. زنها همشون همینن.. تا تهش میرن اما، تا تهش نمیمونن
تو زندگی زخم زیاده، تو ولی یکی از اون پانسمان هایی -بدیش اینه که زخمُ نمیشه دور ریخت، اما پانسمانُ همیشه عوضش میکنن
بعد بهش گفتم باور آدم از همۀ چیزهایی که داره مهم تره، پرسید خودت باورش می کنی؟ گفتم نه