۷۴ مطلب با موضوع «اکتاو آبی» ثبت شده است
کسل ام، مثل جمعه ای که خواب بمونیش
آخ که پناهی چقدر، چقدر میشه به همین راحتی، به خیالِ بودنت حتی، تکیه کرد
یادم بنداز یه شب باهات برقصم، یه بعدازظهر برات چایی بریزم، یه صبح بسپرم از خواب بلندم کنی
دریا بودی واسم اما خب، دریا هم گاهی، زیرپای آدمُ خالی می کنه