دربارۀ این آدم یک پیشبینی واضح دارم. اینکه همیشه در حدّ سلام احوالپرسی میماند. لیکن یک روزی هم میآید که زنگ میزند و آدم میرود بدون سلام احوالپرسی بغلش میکند. به حرفهای وسط گریه هایش گوش میدهد. خداحافظی میکند و دست در جیب و با پای پیاده؛ برمیگردد خانه