میدونی انباری بدرد چی میخوره؟ بدرد اون دور ریزی که دلت نیومده دورش بریزی. بدرد جا دادن چیزی که اونقدری بدردنخور نیست که سر کوچه بذاریش، اما اونقدری هم اهمیت نداره که همیشه جلو چشمت باشه. ما یه سری آدم رو انبار میکنیم. دقیقاً همین کار رو باهاشون میکنیم. یه سری آدم که نه میذاریم که رفته باشند و نه اونقدری بهشون اهمیت میدیم که برشون گردونیم توی زندگیمون. بنظرم قدم اول توو خونه تکونی باید تمیز کردن انباریها باشه. همه اما سرگرم شیشه پاککن و صدای ژیکِ شیشه بعد از تمیزی اند، نگران چربیهای دور اجاق گاز و زیر هودند، نگرانِ لکِ روی سرامیکها و کاسه توالتها. کم دیدم کسی خونه تکونی رو از انباریش شروع کرده باشه. تو هم همینی مادموازل! بنظرم تو فقط اون وقتی میتونی باد به غبغب بندازی و از خونه تکونی حرف بزنی که واسه یک بار هم که شده، انباریت تمیزتر از شیشههات باشه!