به من که دستهایم بوی ماسه می‌داد و هق هق ام بوی موج، گفته بود ژست بگیر. ژستِ افتادن موج بر ماسه. آنوقت به عکس توی دستش نگاه کرد و گفت نه. نمی‌شود تو را فروخت، کلیشه‌ای؛ مثل فریاد زدن در کف دست‌ها