در حقیقت یکی از دلایل بر مسند قدرت باقی ماندنِ بوتفلیقه همین اسم عجیب و غریبش بود. شما تصور کنید که مردم میخواستند بریزند کف خیابان و شعار مرگ بر سر بدهند. آنوقت باید میگفتند مرگ بر بوتفلیقه. اصلا آهنگین نیست. حقیقتاً لکنت می آورد. خصوصا اگر دو بار یا سه بار پشت سر هم تکرارش کنی. یکجوری اصلاً لب دهن آدم را گس میکند زبان آدم انگار باد میکند. مرگ بر بوتفلیقه. مرگ بر بوتفلیقه. معرگ بع بوعفتلیقع. اصلاً شما بگو الموت لبوتفلیقه. همان است. توفیری نمی کند، کاملاً پراکنده و سرخورده میکند خیل معترضین را. حالا آن بنده خدا که هفت کفنش هم پوسیده اما پیشنهاد من این است که یک نفری بیاید یک پژوهشی دربارۀ سرخوردگی اجتماعی و ارتباط آن با نام و کنیۀ زمامداران بکند. بنظرم تحقیق جامع و کاملی هم بشود. یکی از آن پروپوزال هاست که پاسپورت آدم را میدهد دستش؛ از ما گفتن