دستم را چند مرتبه روی حوله می کشم، بعد چند بار حوله را روی صورتم می کشم، دوست دارم خیالم راحت باشد که تمام مولکول های آب را به خورد حوله داده ام، اصلا یکی از چیزهایی که حالم را افتضاح می کند همین خیس بودن حوله هاست، هیچ وقت درست و حسابی خشک نمی شوند، همیشه حداقل چندتا مولکولِ آب لای پرزهاشان می ماند، واقعا وحشتناک است که آدم بفهمد یک مولکولِ آب ممکن است چندین میلیون سال عمر کرده باشد، بعد وقتی آدم خیس می شود، کلی مولکول پیر و چروک با یک مشت خاطرۀ مشکوک و طولانی دراز می کشد روی پوستش؛ برنزه می کند و با نی نازک پلاستیکی، آب توی آناناس ها را مک میزند، متوجهید؟ اوه مسلما نه، شما برای فهمیدن این چیزها بیش از اندازه کسکشید