-شریعتی؟ 
و می نشینی 
با قرمز غمگینِ ماتیک ات 
 و گنگی بی هوای دست هات 
با آبی مایوسِ سینه بندی 
که دروغ سپید مانتوها 
هرگز 
-پنهانش نمی کند 
تاکسی ها گاهی 
دلیل خوبی هستند که یک مرد 
 تا سرحدّ مرگ 
-دیوانه شود