شیرجه میره با سر، با ماهی بر میگرده، میاره میندازه کنار پاهام، که فرو رفته تو شن؛ تو ته موندۀ صدف ها، صید پاییز غمگینم میکنه، دوسشون ندارم ماهیگیرها رو، نصف میکنه نارنجی خورشیدُ؛ لبۀ تیز قایق هاشون، خط میندازه تورهاشون رو موج، پرنده ها تور نمیفهمن، پرنده ها عاشق دریان، آلفردو؛ عاشق پرنده ها