اثاثش را چیده روی هم، کنار دیوار اتاق خواب، مالک جدید جواب کرده، دارد جمع می کند برود گوشه ای، کناری، چهل متری بگیرد برای خودش، سیگار ماتیکی را میدهد دستم، عقم میگیرد، میبرم توی سینک خاموشش میکنم، میپرسم -داد میزنم- کرایهش چقدری هست؟ ببینم اقلا میشود یکجوری، اتاق را ندهد برود؟ فندک می خواهد، می گیرد می گوید که دارد خراب میکند کلا، بساز بفروش است زن قحبه، خواب می رود دست هام، کشوها را می گردم، می گوید -داد می زند- کشوهای خودتونُ باز کن .. زیر لب لیچار بارش می کنم، جوراب را برمیدارم، می پرسم - آهسته میپرسم- لباس هاش کجاست؟ می گوید -با خنده می گوید- با خودش برده
پروانه ای که می رفت، به صیادی که برمی گشت، لبخند می زند هنوز
از تنها گذاشتن من، دست بردار